مقالستان

مقالستان

مقالات مریم غفاری جاهد (دکتر زبان ادبیات فارسی و منتقد برگزیده پنجمین جشنواره نقد کتاب)
مقالستان

مقالستان

مقالات مریم غفاری جاهد (دکتر زبان ادبیات فارسی و منتقد برگزیده پنجمین جشنواره نقد کتاب)

ماه عسل سیاسی


بررسی کتاب "ماه عسل ایرانی" نوشته ویلهلم تن، ترجمه پرویز رجبی ،نشر ماهی ، تهران 1386 -300 صفحه

 

مقدمه

"ویلهلم تن" کارمند بلند پایه سفارت المان در ایران ؛ در سپتامبر 1913 در تهران با دوشیزه ای المانی ازدواج کرد و همزمان از سوی سفیر المان مامور تاسیس کنسولگری المان در تبریز و تصدی این کنسولگری شد تا در روزهای بحرانی که اذربایجان اشکارا در دست روس ها بود دولت المان نیز دستی در ماجرا داشته باشد این کتاب ، خاطرا ت نویسنده است از روزهایی که در ایران به ویژه تبریز ،از نزدیک شاهد برخی مسایل سیاسی بوده است  . گر چه با خواندن مقدمه کتاب خواننده گمان می کند با کتابی داستانی سرو کار دارد ، اما در سراسر کتاب،  تاریخ و سیاست همه چیز را تحت الشعاع قرار داده است . در ابتدا موضوع ازدواج سفیر و عزیمت او به آذربایجان مطرح است و در گیرو دار شرح وقایع تاریخی گاهی اشاره ای به همسر و اطرافیان خود می کند که چندان قابل توجه نیست و شباهتی به رویدادهای ماه عسل ندارد .  

این کتاب که تاریخ ایران را در برهه ای کوتاه از دید سیاستمداری آلمانی نشان می دهد ازجهاتی قابل توجه و جالب است . ."اهمیت ویژه این کتاب در این است که درست به روزگاری مربوط می شود که ایران در یکی از بزنگاه های حساس تاریخ خود درحال گذراندن بحران انقلاب مشروطیت و مسائل مربوط به ان است و نیز در استانه جنگ جهانی اول ."(مقدمه مترجم )

 این کتاب را می توان به بخش تاریخ سیاسی و سفرنامه  تقسیم کرد که درهر قسمت مطالبی مهم نقل شده است .

الف- تاریخ سیاسی

1- مسایل سیاسی ایران

مسایل مربوط به سیاست داخلی ایران کمتردر این کتا ب دیده می شود تنها در بخش آغازین کتاب، نویسنده مطالبی راجع به تاریخ ایران و اتفاقات پنج سال گذشته بیان می کند و اشاراتی به اشغال ایران توسط قوای نظامی روس و وقایع مشروطیت دارد. او با اشاره به مخالفت محمد علی شاه با مشروطیت و به توپ بستن مجلس ، از محاصره شهر تبریز توسط قوای دولتی برای سرکوب کردن آزادیخواهان یاد می کند و می نویسد:

"عین الدوله می خواست که مشروطه خواهان به اروپایی ها اجازه خروج از شهر دهند اما مبارزان راه ازادی که برای جلوگیری از به وجود امدن یک حمام خون ظالمانه وجود اروپایی ها را در تبریز ضروری تشخیص می دادند می خواستند که انها در شهر بمانند و مانع خروجشان می شدند . روسها برای حمایت از اروپایی ها به مداخله پرداختند و نیروی نظامی روسیه ژنرال سنارسکی عازم تبریز شد. قوای نظامی روسیه در اواخر آوریل 1909 واردتبریز شد اروپایی ها از ورود انها به نام رهاننده رنج های بزرگ با شادی استقبال کردند ." (صص 16-17)

همچنین در صفحاتی از کتاب شرح مبسوطی از تحصن روحانیون برای تاسیس عدالتخانه و کشته شدن سید عبدالحمید می دهد که در سال 1906 اتفاق افتاده است .

2- رابطه ایران با سایر کشورها

ایران و آلمان

در این رابطه بیشتر به مناسبات مردم ایران با آلمانی ها پرداخته شده  و گاهی هم از عملکرد آلمانی ها درایران یادی می شود . نویسنده ایران را قلبا متمایل به المان و عملا در دست روس و انگلیس می داند که شاهرگهای حیاتی ان همچون خطوط و تلگراف بانک استقراضی ، جاده ها ، خطوط اهن تبریز ،جلفا ، بانک شاهی ، شرکت نفت ، گارد مخصوص شاه و... در دست این دولتها بود که در افتادن با انها حیات سیاسی اش را به خطر می انداخت .

او  المان و ایران را خیلی به هم نزدیک می بیند و در تمام کتاب طوری وانمود می کند که به نفع ملت ایران کار کرده و موجبات خرسندی انها را فراهم اورده است؛ از جمله اینکه در هنگام اعلام جشن مشروطیت، بر خلاف میل روس ها ، کنسولگری المان به بهترین نحوی جشن را برگزار کرده و موجب تأسّی دیگر کشورها و خود مردم شده است .

وی از ایرانی ها به خوبی یاد می کند انها را مردمانی مهربان و قدر شناس می داند که در مقابل خدمات، تلافی می کنند :"خدمت دوستانه ای که ضمنا نشان دهنده استعداد ایرانی ها در ابراز لطف نسبت به دوستان است از این ناراحتی نجاتم داد." ص24

اخباری از ارتش المان و وحشی گری های ان توسط انگلیس و روس در تبریز پخش می شود که نویسنده انها را کذب می خواند و مدعی است که رابطه  مردم ایران با آلمانی ها خوب است اما دوستی انها را ناچیز می شمارد: "فقط ایرانی ها هوای ما را داشتند و دست روس ها را در دروغ هایی که می بافتند خوانده بودند اما دوستی ملتی که از شش سال پیش به این طرف ، در اذربایجان به دست روس ها به بردگی کشانده شده بود چه فایده ای داشت ."ص66

ایرانی ها با المان همکاری دوستانه دارند ولی با روس ها نه وبه این دلیل روسها ایرانیان مرتبط با کنسول المان را بازداشت می کنند . او از یک جوان ایرانی صحبت می کند که تحت حمایت المان در امده و خود را "کارل جسور" می نامد. او به دروغ، ادعا می کند در خدمت میهن پرستان تهران است و برای همکاری با المان ها به تبریز امده است .

موقعیت روس ها در ایران

از دیدگاه نویسنده روس ها در ایران منزوی بوده اند نه مردم ایران آنها را دو.ست دارند و نه اتباع سایر کشورها . روس ها فقط روسی می دانند ولی خارجی های دیگر فرانسوی صحبت می کننند:"روس فرهنگ اور نیست و فتوحات روس ها بر خلاف فتوحات کشورهای متمدن نه تنها نفعی ندارد بلکه ضرری هم متوجه بشریت می سازد و اغلب حتی این ضرر متوجه خود روس ها می شود که نه تنها مردمان زیر دست را از نظر تمدن با خود همسطح نمی سازند بلکه خودشان به رنگ انها در می ایند." ص25

او تحلیل هایی نیز برای رفتار های روسها با ملت ایران می دهد :

خبر تاجگذاری احمد شاه برای روس ها خوشایند نیست زیرا چنین جشنی "مردم اذربایجان را به این فکر می انداخت که در حقیقت شاه آقای مملکت است نه تزار روس."ص 18

از طرفی روس ها در مقابل دشمنانشان از سربازان ایرانی  استفاده می کنند :

"روزهای نوزدهم و بیستم دسامبر 1914 نخستین دسته زخمی ها وارد تبریز شد . این زخمی ها سواران شجاع الدوله و همچنین قزاق های ایرانی بودند یعنی افراد نیروی نظامی کشور بی طرف ایران که افسرهای روس به انها تعلیم داده بودند و فرماندهی انها را به عهده داشتند . روسها حداکثر استفاده را از این افراد برای مقابله با دشمنان روسیه میبردند ."100

اجرای کاپیتولاسیون در ایران

نویسنده ضمن نام بردن از اشخاص صاحب نفوذ ایرانی که خود تحت سلطه روس هستند وجود کاپیتولاسیون در ایران را تایید می کند :

"نصر الوزاره نماینده کار گزاری آذربایجان و واثق الدوله رئیس عدلیه که هردو به شدت تحت نفوذ روس ها بودند و مردم انها را جاسوس روس ها می خواندند تبریز را ترک نکرده بودند . در ایران کارگزار نماینده وزارت خارجه در ایالت است . کارهای مربوط به کنسول ها که در ایران به خاطر کاپیتولاسیون بیش از هر جای دیگر تحت نظر کار گزار است.  "117

3- مناسبات سایر کشورها با هم

بخشی از سفرنامه مناسباتی است که این شخص با کنسولگری های دیگر دارد و نامه نگاری بین انها .او انگلیسی ها را بهتر از روس و فرانسه شایسته دوستی میداند و از کنسول انگلیس یاد می کند که با وجود جنگ میان المان و انگلیس او را به شام دعوت کرده است . رابطه آمریکا با آلمان خوب و با روسیه بد است . سفارت آمریکا غالبا از او در مقابل روس ها حمایت میکند .

سر کنسولگری المان تحت حمایت عثمانی قرار می گیرد و کارها به ترکها سپرده می شود . این قضیه وضعیت عثمانی و روس را بدتر می کند . سفارت امریکا تلگرافی به کنسول خود اطلاع داده است که از المانی ها و اتریشی ها و ترکها حمایت می کند .

این حمایت در مقابل حکومت ایران هم انجام می گیردکه نموداری از اجرای کاپیتولاسیون است :

"روز پنج شنبه 5 نوامبر 1914 کمیسر پلیس ایرانی محله قلعه بیگی می خواست خدمتکارهای مرا احضارکند و مزاحمشان شود البته طبق معمول پلیس ایران حق این کار را ندارد چون اعضای کنسولگری المان از نظر حقوق تحت نظر المان هستند. کنسول امریکا خیلی زود جوابش را کف دستش گذاشت و گفت که کنسولگری المان خدمتکاری ندارد و خدمتکارهای کنسولگری امریکا هم وقت ندارند که پیش او بروند ."ص71

با اینحال یاداور می شود که هنگامی که روس ها مردها را زندانی و زن ها را روانه المان کرده اند کنسول امریکا در مسکو هیچ کمکی به انها نکرده است و : " از گرفتن باقی مانده پولمان سر باز زد چون ما می توانستیم فقط پنجاه روبل با خودمان ببریم ."ص 97

رابطه او با کنسول امریکا خوب است اما روس ها قصد دارند او را از تبریز دور کنند .

روسیه دستور می دهد که المان ها به کشورشان برگردند وگرنه دستگیر و به تفلیس فرستاده می شوند .

المانی های مقیم تبریز نمی توانند برای کمک به المان از شهر خارج شوند زیرا قوای روس که برای دفاع از اروپا در این منطقه از سال ها قبل به سر می برده مانع بزرگی است اما انها با فریب دادن یکی از نگهبانان روس می توانند به عنوان کنسول انگلیس و همراهان از تبریز بیرون رفته از طریق بغداد به المان بروند .

نویسنده از روس ها دل خوشی ندارد نه به خاطر اینکه ایران را اشغال کرده اند بلکه انها به المانها هم زور می گفته اند :

"پیامد این اشغال نظامی این بود که روس ها هر کاری که دلشان می خواست به زور اسلحه انجام می دادند و در حقیقت اورلوف سر کنسول روسیه در تبریز بر تمام ایالت حکومت می کرد ."ص17

روس حتی به المان ها هم ظلم می کردند و حتی کلیساهای المانی را ضبط کرده به روس ها داده اند و همچنین معدنی که المان ها در تبریز داشته اند " من در تبریز مدافع یک پست از دست رفته بودم "ص 18

وقتی کنسولگری المان توسط روسها اشغال می شود او از طریق در پشتی فرار کرده به کنسول امریکا پناهنده می شود . در این حال از درایت شکر الله نوکر ایرانی اش که از تهران امده تعریف می کند که در فرار او از شر روس ها کمک خوبی بوده است "کنسول امریکا همچنین می گفت که او اصلا از سفارت امریکا جز این دستور که در حفظ بی طرفی نهایت دقت را معمول بدارد دستور دیگری دریافت نکرده است ."ص65

 

4- نقش ایران در جنگ جهانی

تصرف بخشی از ایران توسط سربازان مهاجم

در سال 1914 جنگ جهانی شروع می شود المان به فرانسه حمله می کند و انگلیس هم وارد جنگ می شود . جنگ جهانی در کشور بی طرف ایران نمود فراوانی دارد . با اینکه ایران درجنگ دخالتی ندارد اما نیروهای جنگنده به ایران نفوذ کرده ، در اقتصاد و سیاست ان تاثیر گذاشته اند و حتی مردم ایران را در جنگ داخل کرده اند گویی فقط دولت است که بی طرف مانده و ملت تحت انقیاد دولت های دیگر خود به خود به درون جنگ کشیده شده اند :

"ترک ها باش قلعه را تصرف کرده اند و نیروهای شکست خورده روس به خسرو اباد و قلعه سرو دیلمان عقب نشسته اند ارومیه هم که ارتباطش قطع شده بود ظاهرا به دست تر ک ها افتاده بود ". ص106

اعلام جهاد

در این زمان با اعلام جهاد مجتهدین ، ایرانیان در صدد مقابله با قوای روی برمی آیند . در این کتاب از برخی انقلابیون و اقدامات انها نام برده شده است:

"همزمان با ورود مختار بیگ حسین اقای فشنگ چی و حاجی میرزا اقای بلوری دو تن از انقلابی های معروف تبریز هم وارد تبریز شدند ."121

یاد اوری می کند که این سپاه هوای مردم را داشته و همه جا اعلان نصب کرده که پلیس ایران  هر کس دیگری حق سوءاستفاده یا غارت و اخاذی به بهانه حضور نیروهای کرد و ترک در تبریز ندارد .

در این زمان از اعلانهایی یاد می کند که ظاهرا نه از سوی مختار بیگ (یکی از مبارزین ) بلکه از سوی مجتهدان مسلمانی صادر شده بود که هر مسلمان باید در جهاد شرکت کند . در این اعلان ها در کنار سخنرانی شاه که در ان ایران کشوری بی طرف خوانده شده قرار داشته است .

مختار بیگ موفقیتی در اعلان جهاد کسب نکرده به عقیده ویلهلم دلیل ان چنین است :"در این جا-تبریز- نه به داوطلبان شهری و نه به عشایر به هیچکدام نمی توان به چشم سربازان تعلیم دیده نگاه کرد . عشایری که اطلاعات چندی از فنون نظامی داشتند زیر پرچم مختار بیگ بودند اما داوطلبان شهری که در تبریز به مختار بیگ پیوستند نه تنها از تعلیمات نظامی ناچیز عشایر برخوردار نبودند بلکه به خاطر تربیت شهری شان کوچکترین اطلاعی از ابزار نظامی نداشتند ."125

اما مختار بیگ با نیروی باقیمانده در کتل جام راه صوفیه به مرند- با روس ها روبرو می شود . در این زمانه ولیعهد نیز راهی تبریز می گردد .

او با شرح دلیل عشایر برای جنگ عشایری و توضیح این که عشایر به محض شکست خوردن از عشیره دیگر فرار می کنند و نوع خاص جنگی که دارند که بیشتر از نظر روانی روی دشمن تاثیر بگذارند نه با فنون جنگی ، عشایر را شایسته جنگ های بیرون از چراگاه ها و در سرزمینهای بیگانه نمی داند .

او چنین ارزیابی می کند که عشیره ای با اطمینان از برتری جنگی خود به ناحق به چراگاه های عشیره ای دیگر تجاوز می کند و هر گاه بفهمد در ارزیابی دشمن اشتباه کرده در فرار می کوشد و عشیره مورد تجاوز هم او را تعقیب نمی کند "کردها که به یک چنین مبارزه ای عادت کرده بودند مسلما از اینکه روس ها پس از اولین شکست فورا به روسیه فرار نکرده بودند در شگفت بودند ." 133

در این زمان ایرانیان چند دسته اند و هر یک در مقابل دیگری قرار دارد. کردها طرف ترک ها هستند و صمد خان شجاع الدوله والی سابق آذربایجان که زیر نفوذ روس هاست و بسیار بی رحم، یاد می شود :"خبر می رسد که کردهای تحت فرمان ترک ها ساوجبلاغ را گرفته و روس ها ناگزیر به عقب نشسته اند . صمدخان شجاع الدوله به مقابله با کردها پرداخته اما خیلی از افراد او به کردها پیوسته اند و سر انجام در دهم دسامبر به مراغه عقب نشسته و پلی را پشت سر خود شکسته است ."ص99

 

ب- سفرنامه

با نزدیک شدن روس ها به تبریزکنسول آلمان(نویسنده)، ترجیح می دهد فرار کند  . از اینجا به بعد کتاب به سفر نامه نزدیک می شود دراین قسمت هم خاطرات روز به روز است و کمتر مسائل سیاسی به چشم می خورد . او از بسیاری از مناطق ایران می گذرد به بغداد می رود و پس از چندی باز می گردد و در تمام مراحل خاطراتش را می نویسد . نوشته های این بخش شامل این موارد است :

1- ارتباط بین راه های ایران

با توجه به این نوشته ها در این زمان ، وسیله سفر اسب و کشتی بوده است . نویسنده و همسرش  از تهران تا انزلی  را با دلیجان پست طی می کنند و درطول مسیر بیست بار اسب ها را  عوض می کنند و از انجا به بعد با کشتی بخار به باکو و از انجا با قطار تا تفلیس و جلفا می روند .

اطلاعات کمی از مشکلات طی راه از قبیل سنگلاخ  و باتلاق یا کوهستان می دهد و همچنین به کک هایی که شبها مزاحمت ایجاد می کنند اشاره کرده است .

2- اطلاعات تاریخی و جغرافیایی

معدود اطلاعات تاریخی می دهد :"اسم گذر تاق،  از چشمه طاق مانندی است که از پیش از اسلام در اینجا وجود دارد ارتفاع این گذر دو هزار متر است که به ده پاطاق منتهی می شود . این همان گذری است که انرا دروازه اسیا نامیده اند کورش (529-558)در لشکرکشی خود به بابل در سال 538 پیش از میلاد و داریوش درسال 520 پیش از میلاد از این راه گذشت ."223

حتی برای مطالعه بیشتر کتاب ارنست هرتسفلد[1] به نام دروازه آسیا[2] را معرفی می کند.

هنگام صحبت درباره طاق بستان در کرمانشاه نیز ارجاع به کتاب "گشت و گذاری در ایران" از "گروته"[3] می دهد .

او معتقد است "هیچ نقطه ای از ایران مانند طاق بیستون تصویری کلی از تاریخ ایران نمی دهد ."227

گروته نوشته است : "در اینجا دو قدرت باشکوه و پر عظمت به چشم ما می نشیند شکوه و عظمت صخره بیستون و شکوه و عظمت شاه ایرانیان فرمانروای سرزمین ها. "227

در سفر بازگشت از بغداد بیشتر درباره شهرهای بین راه و چشم انداز های ان حرف می زند و در رسیدن به هر نقطه نام حاکم یا والی یا کلانتر را می نویسد :"کرند قصبه کوچکی است که به خاطر آهنگرهای ظریفکارش شهرت دارد و به خاطر صخره بلند و پر شیبش که در ان حاجی لک لک های بی شماری لانه ساخته اند چشم اندازی بسیار زیبا و استثنایی دارد ."224

3- شرایط فرهنگی اجتماعی ایران

در بخش هایی از این کتاب به آداب و رسوم و ویژگی های ایرانیان اشاره شده است . راجع به جمعیت شهرها و قبایل مختلف و اداب انها می نویسد :

"در میاندواب اکثریت با کردهاست اما تعدادی فارس هم در انجا زندگی می کنند که کردها به انها عجم می گویند . فارس ها نه تنها در جهاد علیه روس ها کمک نکرده بودند بلکه حتی هنگام عقب نشینی نیروهای جهاد به انها آسیب هم رسانیده بودند ."150

ظاهرا در آن زمان رابطه فارس ها با کردها خوب نبوده و در مقابل هم بوده اند :

تعجب ندارد که در روز ورود ما به میاندو اب شهرداری عجم ها به اتش کشانده شد ."

زمانبندی شب و روز

"در ایران با غروب آفتاب روز دیگر شروع می شود ." 221

این زمان بندی هنوز در میان برخی ایرانیان از جمله ساکنین گیلان دیده می شود .

اعلام جهاد

برخی علما برای مقابله با مهاجمان به ایران ،اعلام جهاد داده اند نویسنده راجع به جهاد مطالبی عنوان می کند از جمله اینکه جهادگران تابع هیچ شرطی نیستند و مستقل عمل می کنند و هیچ فرماندهی ای قبول ندارند :

"افسر ترک به نام فهمی بیگ ، حلمی بیگ را که خودش را رئیس ستاد می داند بی اهمیت جلوه می دهد نویسنده می گوید :"این جریان نمونه خوبی برای نشان دادن روی دیگر به اصطلاح جهاد بود هر کس با نفوذ شخصی خود عده ای را دور خودش جمع می کرد و خود مستقلا به طرف دشمن روی می اورد ."161

سربازانی که به جهاد می روند چون تحت انقیاد کسی نیستند به راحتی از میدان بیرون می روند :"این هم یکی از مظاهر جالب توجه جهاد است که هر کس هر وقت دلش بخواهد در حین عملیات جنگی سری به خانه اش می زند و مسافتی طی می کند که تقریبا به اندازه فاصله برلین تا مونیخ است ."164

و همچنین می گوید که به خاطر مذهبی بودن مساله ، حتی بچه ها هم مایل به عمل به این فریضه هستند چنانکه در یکی از روستاها پسر بچه ای را می بیند که تقاضای رفتن به جهاد دارد .

حقوق سربازان ایرانی

قضیه ای را که در سال 1907 روی داده شرح میدهد که نشان می دهد در ایران کسانی که مامور انجام کاری هستند حقوق دریافت نمی کنند و با غارت اهالی روستاهای سر راه ،خود را تامین می کنند و از اینکه ماموران کشورهای دیگر حقوق می گیرند تعجب می کنند  و امیدوارند که با ایجاد قانون اساسی جدید در ایران هم رسمی بر پا شود . انها در خدمت والی هستند حتی علیق اسبشان هم با خودشان است "حتی موقع شروع به کار، چند اسب  همچنین تفنگ هم همراه می اورند و در مقابل فشنگ وباروت دریافت می کنند مهم این است که در قبال خدمت ، ازادی عمل به دست می اورند."174در نتیجه به راحتی می توانند دزدی و غارت کنند .

پیرمردهای قوم ترجیح می دهند این رسم باقی باشد زیرا حقوق گرفتن از دولت را باعث سرافکندگی دانسته می گویند مرد باید خودش خرجش را در اورد .

4- ویژگیهای ایرانیان

علاقه به عمال خارجی

ایرانیان همیشه از حضور عمال اروپایی استقبال می کنند و برای آنها احترام قائلند .در هشتم دسامبر 1914 تزار روس وارد تفلیس می شود وروحانی مسلمانان برای خوشامد گویی وی سخنرانی می کند .

همچنین   شخصی که خود را کارل جسور  می خواند  به خاطر اعتباری که کنسول آلمان دارد نزد او رفته و با دروغ و نیرنگ در کنار او مانده است و نویسنده با اینکه می داند ، او را نزد خود نگه داشته است . کارل جسور تنها نیتش ماندن در کنار ویلهلم است شاید به این دلیل که احساس امنیت داشته باشد و از جهتی حس خود بزرگ بینی را در خود تقویت کند :

"در همین روز {دوم دسامبر 1914} سر کنسول روس به پادوک اطلاع داد پانصد ترک و پنجهزار کرد پسوه در راه ساوجبلاغ را گرفته اند کارل جسور نیز اضافه کرد که توانسته است عشایر دیگر را از قبیل شاهسون ها از حمله به تبریز باز دارد انها به توصیه اوصبر خواهند کرد تا کردها بیایند بعد شاهسون ها با کردها همکاری خواهند کرد ."ص91

 

فرهنگ

او در طی کتاب مرتب از حاجی بابا نوشته جیمز موریه یاد می کند و برخی شخصیت ها را به اشخاص ان کتاب تشبیه می کند که بیشترمنظورش جهات فرهنگی است . در این بخش از ویژگی های ایرانی ها زیاد صحبت می شود. از جمله درباره غارتگری سربازان ایرانی  می گوید که علی رغم اعلان "فوزی بیگ"( فرمانده نیروهای عثمانی ) برای غارت نکردن مردم ، کردها خانه ها ومغازه ها را غارت کرده اند . همچنین آفتابه برای او تازگی دارد :"ابراهیم فوزی طبق معمول مشرق زمین خود را با افتابه مرسوم مجهز کرد و بیرون رفت ."141

رابطه ارباب و خدمتکار

شبی که در یکی از مناطق ایران میهمان شده برایش غذایی می اورند که میلی به خوردن آن ندارد، اما ابراهیم فوزی توضیح می دهد که باید کمی از غذا بخورد تا باقی اش را غلام ها بخورند وگرنه انها حق خوردن ندارند :

"من از کنسروهایم خوردم و می خواستم بخوابم و از شامی که حاکم در نظر گرفته بود صرف نظر کنم اما ابراهیم فوزی گفت که اینطور نمی شود در این صورت همراهانمان بی غذا می مانند چون در مشرق زمین غلام ها باقی مانده غذای ارباب ها را می خورند ."142

شمایل کردها

لباس پوشیدن کردها برای او تازگی دارد و آنها را چنین وصف می کند:

"عمامه ای از شال ابریشمی ریشه دار کت کوتاه با استین بلند و استین پیراهنی که تا زمین آویزان است . یک شال سی و پنج متری که دور کمر پیچیده شده است و بدون استثنا دشنه ای زیر ان قرار دارد و شلوار بسیار گشاد .151

او کردها را هم نژاد آلمان می داند :"انطور که کردها که بدون شک از لحاظ اریایی بودن با نژاد ما نزدیک هستند اسلحه به دست می بردند ادم احساس سر حالی و اطمینان می کرد ."148

رسوم پذیرایی از میهمان

در ایران ظاهرا رسم بوده کفش های میهمان را در می آوردند و نویسنده از این بابت ناراحت است در ساحل جغتو سوار قایق می شوند تا میاندواب به هر جا می رسند اول چکمه ها را از پایشان در می اورند :

"ابراهیم فوزی و من ساعت ده و نیم وارد ساوجلاغ شدیم و به ساختمان حکومتی هدایت شدیم . در اینجا باز اول چکمه ها یمان را در اوردند ...ماپا برهنه به بالای مجلس رفتیم ...ظاهرا کردها حتی برای یک دقیقه مهمان را تنها نمی گذارند و تنها گذاشتن مهمان را نوعی بی احترامی می دانند ."151

در یکی از دهات کردستان مهمان کدخدا شده و رسوم پذیرایی را چنین شرح می دهد :

"در اینجا هم در منزل کدخدا که خانه گلی محقرانه ای بود از ما پذیرایی شد . خودمان را کنار اتش گرم کردیم و بعد صاحبخانه طبق سنت تمام کردستان به وظیفه خود عمل کرد آفتابه لگن و صابون اورد در حالیکه خود او روی دستهای ما اب می ریخت دستهایمان را شستیم . این نشانه حاضر شدن غذا بود . بلافاصله مجمعه ای با ظرفهای ماست و تخم مرغ که غرق در روغن بود جلوی ما گذاشته شد . همراه با ماست و نیمرو نان گرده هم داشتیم که هم سفره است و هم دستمال سفره و هم بشقاب و هم قاشق و هم غذا ."156

در سرزمین عثمانی میهمان کردهاست در آنجا از چراغ و شمع که در روستاهای ایران فراوان است خبری نیست .

اخلاق

ایرانیان را ادمهایی غمگین و بد اخلاق می داند که همیشه دارای ظاهری اخمو هستند .وی هنگامی که قصد رفتن ازایران را دارد از ایران چنین یاد می کند :

"شوق دیدار وطن درمن بیدار شده بود ...یک جنگل سیاه کاج و دهکده ای المانی با شیروانی سرخ و برج کلیسا و دخترکان المانی با چهره های خندان به جای زنان پیچیده در چادر که سلانه سلانه می رفتند و چهره های بشاش مردان المانی به جای چهره های جدی و عبوس و پیشانی در هم کشیده مردان ایرانی." 285

عدم رک گویی

به نظر او مردم ایران ادمهایی پیچیده هستند که هیچگاه حرف خود را رک و راست نمی زنند و متوسل به حرف های حاشیه ای می شوند :

"کسانی که تازه وارد ایران می شوند به سختی می توانند به جان کلام پی ببرند چون ایرانی ها هرگز منظور خود را صاف و پوست کنده به ادم نمی گویند بلکه همیشه منظورشان را قاطی حرف های زیادی دیگری می کنند." 223

این مطلب را به این دلیل می گویدکه مردی نیمه شب او را بیدار کرده تا به او بگوید که فردا یک میلیون سوار مسلح برای او خواهد امد که میان حیاط کوچک جای خواهد گرفت و بعد هم کاغذی که ظاهرا شعری برای قیصر المان گفته به او میدهد و انعام می گیرد .او از این قضیه برداشت می کند که ایرانی ها علاقه زیادی به المان ها دارند.در حالی که اصل قضیه این است که این مرد تنها به خاطر پول گرفتن آمده و هیچ اسب و سواری در کار نبوده است .

 



[1] emst hertzfeld

[2] amtor von    asien

[3] grothe hugo - Wanderungen in persien ,berlin1970-120-142

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد